من و همسرم تازه چند ماهه ازدواج کردیم تازه با بدبختی میخاییم یه ماشین بخریم . وااای برادر شوهرم بعداز ۸سال ازدواجش یادشون افتاده ماشین بخرن پدرشوهرم داره خودشو به آب و آتیش میزنم براشون . حتی وقتی من تازه عروس بودم شوهرم برام طلا خرید جاریمم پای شوهرشو کرد تو یه کفش با پولائی که از شوهرمن گرفتن رفتن طلا خرید براش آنقدر تابلو رفتار میکنند که نگم حتی زنش از اینا بود که حتی صورتشو هم نمیشست بلد نبود تیپ بزنه آرایش کنه ازوقتی منو دیده دیگه اون آدم سابق نیست کل فامیل هم بهش فهمیدن چقدر تو رقابت و حسادت شدید قرار گرفته .از اول نامزدی تا الان که عقد کردیم تو دشمنی بود با من تا دعوای منو خانواده همسرم و هم گذاشت .من همش براش دعا میکنم که حالش اول با خودش و خداش خوب بشه بعد با من ...واقعا دلم براش میسوزه وقتی منو میبینه عین آدمای مریض رفتار میکنه خیلی وحشتناکه .بنظرتون باید چیکارکنم بااینطور افراد؟
بی تفاوتی
زندگی خودتو کن
😂هیچی تو کار خودتو بکن بزار اونم با دغدغه های فکریش خوش باشه
هیچ کدوم از کارهایی که قراره انجام بدین اونا نفهمن
من واقعا دوست ندارم باهاش دشمنی کنم . بخدا دلم براش میسوزه بعداز هفت سال تازه بچه دار شده . یعنی این دلیل رفتارش به خاطر ناباروریش می‌تونه باشه؟؟؟
وای این که خوبه من یه همسایه داشتممم حتی داداشم میومد خونمون فردا داداشش رو میورد خونش یعنی ببین هر کاری میکردم مثل میمون تکرار می‌کرد همه اینا نشونه حسادت و رقابته دیگ میخوان مثلا کم نیارن اون خودش الان تو اذیته ولش کن به نظرم ولی من اگ جات بودم تا میشد میچزوندمش
اینی که گفتی جاری منه حتی کمد دیواری زد،اسپیلت خریدو...،من ناخونام طلیعی خوشگله این دید عه خودش نداره رفت ناخن کاشت،دکتر پوست و لیزرو...لباسا تقلید از من،بعد طوری نشون میده انگار من از اون اسکی رفتم،چون مادرشوهر شغالم قبل انجام دادن کارام میزاشت کف دست این آشغال اینم سریع انجام میداد،به شوهرم میگفت زنت لاغره و فلان(خدایی باربیم)بعد یواشکی میرفتن باشگاه و دکتر جراح😑🚶🏼♀️
هیچ کاری نمیتونی بکنی فقط یاد بگیر اعصابتو خورد نکنی و ببین چقدر ازون سری که همش از تو تقلید میکنه، کلا انگار جاری بزرگا مدلشونه، جاری منم اینجوریه رفت خودشو کشت رژیم گرفت تا هم وزن من بشه تیپای منو بزنه، میره عین طلاهای من و به تعداد طلاهای من میخره البته من خواهر شوهرمم دست کمی از جاریم نداره ها
