سلام
از همون صبح یا بهتره بگم ظهر که از خواب بلند شدم داغون بود تا الان
دلم میخواد ساعتها گریه کنم یا جیغ بزنم یا برم بیرون( اینجا داره بارون میاد) بدوم
دلم میخواد از این خونه برم
از اون دخترهای لوس و نادونی هستم که قدر هیچی رو نمیدونم
بیخیال میگذره غصه نخور
کلا روز بدی بود
به سن ماکه برسی قدر همه چی و همه کس می‌دونی
خسته شدم حالم داره بهم میخوره همش یه جا نشستم داخل خونه
نه کاری میکنم نه فعالیتی
همش ناامیدم همش خسته ام
قلبم از ظهر که عصبانی شدم تا الان یجوری شده قفسه ی سینه ام سنگین شده یهو میپره ضربان قلبم
دلم میخواد فقط برم بیرون و بدوم و دور بشم
برم تو تاریکی
هه زهی خیال باطل😂😂 نه میتونم بدوم، نه میتونم برم بیرون، نه هوا خوبه، نه اجازه شو دارم، نه حوصله شو دارم،
اینجوری بگی فرداتم داغون میشه. بگو هر چی بود گذشت به امید فردای خوب
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
