من حدود دو ماهی میشه ک مچشو گرفتم و اصلأ ن باهاش حرف میزدم ن نگاش میکردم ی مرده متحرک بودم تو خونش ب هیچ وجه نذاشتم بهم دست بزنه بد ب پام افتاد پامو بوس کرد تا بذارم س.ک.س کنه خلاصه هدیه میخرید برام و فلان تا ظاهرأ آشتی کردم باهاش ولی ته دلم هیچوقت نمیبخشمش شوهر من خیلی گرم مزاجه ولی الان یکی دو هفته است سرد شده ینی دیگه آنچنان ولع رابطه نداره اینم بگم ک من باهاش حرف زدم تو اون تایم ک قهر بودم گفتم چون باردارم دکتر رابطه رو برام ممنوع کرده دیگه آشتی ک کردیم زیاد برای رابطه سمتم نیمد مثل قبل اینم بگم ک من واقعأ نمیتونم باهاش رابطه داشته باشم و میفهمم هیچ لذتی نمیبره خودمم ک اصلأ لذت نمیبرم چون بدنم و دهنم بوی بد میده همش بااینکه رعایت میکنم بدنم پرمو شده و شکمم بزرگ فقط هم تو ی پوزیشن میتونم