همش خدارو شکر میکردم که بالاخره پسرم سرو سامون میگیره. همه چی خوب پیش میرفت که اتفاقی پسرم از دختره پرسید ناخنات جوریه کمبود کلسیم داری؟ یا زیر چشمت کبووده گفته کم خونی دارم نمیدونم چرا جورنمیشه مشکلات دیگه ای هم بود مجبورم زنگ بزنم جواب منفی بدم. چقدر سخته
همین دفرمی ناخن ارثی هم هست حالا یا نقص در ساخت کیتین داره یا بعد تولد در اثر عدم جذب کلسیم یا کمبود ...
درسته الان فهمیدیم لاغریش دلیلش چیه اونقدر پرهیز غذایی داره که نمی تونه همه چی بخوره هر روز یکی شو میگه پرتقال گوشت سیر هر روز یکی رو گفته اگر مشکل کلسیم رو حل کرده بود دیگه لزومی نداشت بگه حتی اگه آلرژی کنترل شده بود می گفت اینم شانس منه
تماس که گرفتین بگین هم پسرما انسان خوبیه هم دختر شما، من و همسرم خوشحال شدیم که با چنین خانواده اصیل ...
زنگ زدم بدجور تپش قلب گرفتم یعنی جوری که قلبم داشت از دهنم میومد بعداز کلی تعریف از خانوادشون گفتم استخاره راه نداده گفته به مشکل بر می خورن و کلی هم عذرخواهی و آرزوی خوشبختی آخراش داشت حالم بد میشد
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.