ببین الان نبین دارم باهات راحت حرف میزنم
من عاشق شوهرم بودم مثلا اگه میشنیدم این و اون میگفتن ما بیخیال شدیم من تعجب میکردم میگفتم مگه میشه ولی نمیدونم چ حکمتی هست انگار خدا یه در از قلبت که مختص عشق بود رو برات میبنده
نه طلاق نگرفتم به ظاهر زندگی معمولی هست و داریم زندگی میکنیم
ولی واقعا نمیدونم ایا خیانت میکنه یا نه
فقط میدونم من قوی تر شدم و دیگه گریه نمیکنم منی که چپ و راست برای زندگیم گریه میکردم و میخاستم حفظش کنم الان رها کردم
ب قول معروف بیخبری خوش خبریه
از روزی که رها کردم این افکار رو راحتتر زندگی میکنم
بالاخره یه روز یه جا همه چی مشخص میشه
اونم تغییر کرده ولی اعتمادی دیگه نیست چون چند سال پیش خیانت بدی بهم کرده بود و بخشیدم
ولی حالا با رمز گوشی و .... دیگه از چشمم افتاده
ضمنا طلاق نمیده گفتم مهریه رو میبخشم ولی قبول نمیکنه
مردها وقتی ببینن زنشون دیگه مثل سابق پیگیرشون نیست و عشقی تو چشاشون نیست کم کم استپ میکنن و ب دنبال عشق زنشون میگردن