شب اول یعنی پریشب خواب دیدم حامله م خیییییییلی هم شکمم بزرگ بود خیلیا در حدی که نمیتونستم بایستم همش یا نشسته بودم یا خواب بودم و عجیب بود که بچه از همسرم نبود (خودم مجردم ولی توی خوابم متاهل بودم) از دو. ست. پس. رم بود
شب دوم یعنی دیشب خواب دیدم یه مریضی اومده بود واسه عمل سنگ شکن کلیه جراحش سر عمل نرفت به من گفت تو برو عملش کن گفتم من بلد نیستم تازه دانشجو هستم حتی رزیدنت هم نیستم گفت اشکال نداره کاری نداره آسونه میتونی انجام بدی یورتروسکوپ رو اینجوری اونجوری (توضیح داد چجوری عملش کنم) گفتم باشه و رفتم سر عمل آماده شدم گان و دستکش و همه چی پوشیدم یهو عمل کنسل شد بعد اومدم گان رو دربیارم دیدم گان رو برعکس پوشیده بودم یهو یکی از پرستارا اومد یه چیزی بهم بگه دیگه با صدای آلارم گوشی از خواب پریدم نفهمیدم چکارم داشت