2777
2789

یه پسره بود پارسال باهم رفیق بودیم و من رفیق خودم میدیدمش و چند بار رفتیم بیرون و بعد نشون داد اون به چشم رفیق منو و نمیدید و بقول خودش عاشق شده و من بعد از اینکه فهمیدم اینو از چشمم افتاد و سعی کردم رابطمو باهاش قطع کنم هرکاری کردم از زندگیم نرفت و یه بار تهدید کرد محلتونو میبندم و خودت میدونی میتونم چیکار کنم و آدرستو دارم و داییت رو میشناسم 

منم از ترس آبروم باهاش خوب رفتار کردم ولی خیلی سرد 

یه مدته میگه بیا ببینمت و من بهونه میارم و میخام از دستش خلاص بشم اما هرچی با حرف و اینا بهش فهموندم فایده نداره و ول کن نیست و از اینکه بخاد با آبروم بازی کنه میترسم

ترو خدا بگید بهم بگید چیکار کنم و حالم خیلی بده 😭

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792