خب مسافرت بود قضیه
مسافرتو که سالی یبار میریم گفتم دقیقا همون موقع که نیستیم یکی میمیره یا یه چیزی پیش میاد یه دعوتی هستش
بعدش این درمورد روابط خانوادگی بود که مثلا عمو عمه خاله بیان خونه که ما اصلا خونه همدیگه نمیریم
اگه کسی عروس بشه یا بمیره همو میبینیم تو مراسمش