دیشب با خواهرم حرف میزدم تو خیابون بودم زنگ زد میگه مثل مهندس ها تو خیابون حرف میزنی باعصبانیت این حرفارو میگه از خیلی وقته که میگه طعنه میزنه خسته شدم من نمیدونم مگه دکترا یا مدلا چجوری راه میرن
😂😂😂وای شوهر من میگه چرا با یقیه اونجوری حرف میزنیصداتو عوض میکنی دهنتو جم میکنیصدتا لغاز دیگه منم ...
بخدا منم بنظرخودم عادیه راه رفتنم اینم یکسال هم بیشتره بمن هربار یا گفته مثل مدل راه میری یا گفته دکتر یا مهندس یاگفته خودتو بالا میگیری و همچنین چیزایی با عصبانیت دعوامون شده
همیشه دکتر نمیبینه دفعه بعد مدل یا مهندس اونم با عصبانیت میگه دعوا میکنه میگه مثل دکترا راه نرو یعنی مثل دکترا خودتو بالا میگیری اینجوری راه میری نمیدونم
وای اینجور شوعرا رو مخن شوهر منم به پوششم .به موهام و...خسته شدم از دستش .همش آرزوی مرگش رو دارم
اینم خیلی بمن گیر میده اصلا نمیزاره تنها بیرون برم یه روز رفتم ازمایش دادم بیمارستان بهش نگفته بودم بعدش جواب آزمایشمو دیده بود رفته بود دوربین های تو کوچه رو چک کرده بود که ببینه باکی رفتم شماره پلاک ماشین برداشته بود رفته بود پیداش کرده بود اوه ه ه داستان درست کرد😳😳😳
لطفا اگرازپستی درتایپکی گذاشتم خوشتون اومدیادرتایپکی کمکتون کردم لطفابرای سلامتی وسربلندی وخوشبختی همسروبچه هام دعاکنید هوای یکدیگر را داشته باشیددل نشکنیدقضاوت نکنیدهنجارهای زندگی کسی را مسخره نکنیدبه غم کسی نخندیدبه راحتی از یکدیگر گذر نکنیدبه سادگیِ آب خوردنبر دیگری تهمت ناروا نبندیدبه حریم آبروی دیگریبدون اجازه وارد نشوید ...آدمها دنیا دو روز است !هوای دل یکدیگر را بیشتر داشته باشیم 💖