سلام دوستان
ییه مدته یعنی چچند ماهییه احساس میکنم شوهرم خیلی بهم ببی توجه هستش باهام صحبت نمیکنه سرگرم گوشیشه همش ییا دوستاش اصلا انگار ممن تتو خونه نیستم الان ککه باهاش حرف زدم میگه همیشه میخواستم خوشحالت کنم امما ناراحتی دوست ندارم اینجوری زندگی کنی بهش میگم یعنی ازز زندگیت برمم میگه چیزی نمیگم فقط دوست ندارم تتورو ناراحت کنم ییا ناراحت زندگی کنی منظورش چیه ؟ تنها چیزی تتو ذهنم میاد خیانته ااصلا ایین حس ششم زنا قویه ییه حسی بهم میگه خیانت کردده بهم ککلا سرد شده ااز سرکار ککه میاد مییره تلویزیون میبینه بعد میاد میخوابه تلفنش همیشه سایلنته قدیم براش مهم نبود چجوری ببره سرکار الان پوشیدن لباس حساس شده مثلاً سرویس محل کارش ساعت ۴ میاد ججلو خونه ااین ااز ساعت ۳:۲۰ مییره بیرون گوشیشو چندبار دیدم هیچی نبوده توش نمیدونم ییا پاک میکنه ، خیلی بهونه گگیر شده خیانت ککردن چجوریه ؟؟؟ درست فکر میکنم؟؟؟ خیلی دلم گرفته ااز صفر شروع کردیم ساختیم بعد ااز سسه سال حالا ببه یجا رسیدیم ککه باید خوشحال باشیم اینجوری شده ممن وقتی واارد زندگی شدم ایین آقا هیچی نداشت ممن مشکل ممالی نداشتم زشتم نیستم آدم آرومی هستم کوچکترین سوالی که ازش میپرسم ببا عصبانیت طلبکارانه جواب میده