من خواهر شوهرم ۲۶ سالشه با ما میمونه چون مامانش فوت شده باشم ولش کرده همسرم هم دست منو گرفت گفت بریم تو خونه مامانم پیش خواهرم بمونیم آقا منم اومدم قبل عروسی ما قرار گذاشتیم کار های خونه تقسیم کنیم که کسی اذیت نشه ی روز در میان کار هارو انجام بدیم الان که ی ماه گذشته خودشو زده به اون راه همه کار ها افتاده گردن من کلی کار سخت مثلا نوبت اون که میشه امشب ظرف هارو بشوره میگه وای سرم خیلی درد میکنه میره میخوابه هی گفتم اشکالی ندارع انجام میدم الان واقعا میبینم منو اسکل گیر انداخته به شوهرمم میگم انگار نه انگار
چیکار کنم توروخدا جواب بدید خیلی بلا تکلیفم