خسته شدم بچه ها
هرکاری رو میخوام شروع کنم همون موقع یه عالمه اعصاب خوردی و دعوا تو خونه شروع میشه بعد که من دوباره بیخیال میشم همه چی برمیگرده به روال
میخواستم برا کنکور بخونم خونه پر از دعوا بود
الان میخوام برم دانشگاه آزاد دوباره دعواس
بابام حاضره خرج موتور داداشم کنه پول نده من برم دانشگاه
حتی سرکار هم برم آبرومو میبرن
بچه ها من دیگه هیچ امیدی ندارم انگار دستو پامو بستن انداختنم تو آب