اگه پسر بودم شاید هیچکس مجبور نمیکرد که بچه دوم بیارید یا مامان بابام نمیخواستن که بچه بیارن که داداشم به دنیا بیاد اوتیسم داشته باشه
اگه من پسر بودم بعد اینکه پارسال کنکور قبول نمیشدم میزدم تو یه کاری مکانیکی ای چیزی اصلا میرفتم سربازی بعدش میومدم میرفتم ازمون استخدامی ها شرکت میکردم با دیپلم
اگر پسر بودم انگار همه مشکلات حل میشد انگار خوشحال تر بودن خوانوادمون
حالم از خودم بهم میخوره
کاش من جای داداشم اوتیسم داشتم
خانوادم همیشه پشتم بودن هیچوقت نذاشتن حسرت چیزی را داشته باشم ولی دیگه تحمل ندارم تحمل دیدن زجر کشیدن مامانم را ندارم
دیروز یه تاپیک دیدم که نوشته بود کاش پسرم میمرد همچین چیزی یه کسایی که درک نمیکنن همچین چیزی را اومده بودن میگفتن تو مادری اخه این حرف را شما میزنید
دلم میخواد فقط بنالم از همه چی از همه کس
اخه مگه دین و ایمان نباید یه جا به درد بخوره چه فایده که مامان بابام ۴۰ ساله نماز و روزه قضا ندارن اصلا معلومه خدا چیکاره ای با خودت؟ من جهنم من تا آخر عمرم دلم میخواد بدبخت باشم میخوام بدبخت ترین آدم باشم ولی اخه داداشم چرا وای وای ۱۲ سال تموم شد هر سال کربلا مشهد اینور اونور نذر و نیاز هیچ
کاش حداقل من کنکور قبول میشدم که باعث شادی مامانم بشم
خاک تو سرم که حداقل من باید آبروشون را حفظ کنم
کاش چشامو میبستم باز میکردم مامان بابام یکی دیگه بودن و مامان بابام دیگه منو نمینمیشناختن اونوقت بود که به ثانیه نمیکشید خودمو میکشتم راحت میشدم
خوش به حالتون اگه هیچ فردی از خانوادتون مریض نیست هیچ مشکلی نداره انشاالله همیشه سلامت باشید