دیشب ناراحتم کرده بود حتی دید پنیک شدم امروز صبح که بیدار شده رفته بود بیرون پیش عموهاش حالا الان اومد خونه بهم گف یچی بدع بخورم غدا خورد دوباره رف خونه همونا
خیلی حالم بده حالم داره ازش بهم میخوره
یا تو@جمعیم با خانوادش یا تو گوشیه یا هم بیرونه بعدشم ک میاد اینستا میگردع و بعدش میخوابه
واقعا دیگه تحمل ندارم یچیزی رو قلبم داره سنگینی میکنه