مادرش قسم خورد تا ۱۰ سال دیگه نمیزارم دخترم ازدواج کنه بنظر شما جواب رده داده یا جواب بلاتکلیف آخه منم شرایطم جور نبود فقط یه جور خواستم قولش رو بگیرم و اینکه حس خیلی قوی داشتم که دختره بهم علاقه منده و اینکه از خودم تعریف نکنم منو اون خیلی بهم میاییم منم بخاطر همین احتمال میدادم که دست رد بزنن به مادرم گفتم زمانی بره بگه که دخترشم خونه باشه و بشنوه تا بدونه که خاطرشو میخوام که حداقل اگه اونم منو خواست بخاطر من خواستگاری چیزی قبول نکنه چون رو حرف مادرش اصلا نمیشه حساب کرد حالا بنظر شما جواب رد داده یا نه
بنظرم شما اگه آینده و زندگیت واست مهم یکم بیشتر دقت کن تو انتخاب
حرف خانواده دختر اصلا منطقی نیست یجورایی عجیبه و دور اط منطق...
و میدونید که خانواده از خود فرد میتونه مهم تر باشه چ بسا ک فرد تو بستر همین خانواده رشد کرده ...
در گذرگاه زمان خیمه شب بازی دهر روز ها با همه تلخی و شیرینی خود میگذرند عشق ها می میرند رنگ ها رنگ دگر میگیرند و فقط خاطره هاست که چه تلخ و چه شیرین دست ناخورده به جا می مانند ...
خب پسر خوب وقتی شرایطت اکی نیست گناه نداره دختر مردم؟ خودش خونه باشه که از رو احساساتش قبول کنه بعد کلی گرفتاری بکشه؟ مگه دوستش نداری؟ دلت بسوزع واسش همه چیزو جور کن بعد برو جلو
از مادرش قول بگیرید یه نشون ببرید اگه خیلی دوستش داری و میترسی از دستش بدی