از روز اول ازدواج شوهرم همش بچه بچه میکرد خیلی دوس داشت،منم دوس داشتم ولی۱۷سالم بود میخواستم یکم بزرگ تر شم و اینا.خلاصه دو سال و ۳ماه بعد ازدواج فهمیدم حاملم سالگرد ازدواج سوممون دخترم۲۰ روزش بود
یه صلوات برا امام زمانم میفرستی؟ گذرم تا به در خانه ات افتاد حسین،خانه آباد شدم من اُوون آباد حسین
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
بنظرت باهاش صحبت کنم؟واقعا استرس میگیرم.چند بار تا الان خاستم بگم ولی نتونستم..
آره صحبت کن سن شوهرتم کم نیست که بگه هنوز زوده میخواد وقتی میره مدرسه دنبال بچش یه پدر پیرو ظعیف باشه شوهرم هم سن شوهرتوعه پسر بزرگم الان ۱۰سالشه به اینم فک کنه که فاصله سنی زیاد بین والدین و بچه ها خیلی تو ارتباط باهاشون تاثیر داره
ماشمالی ها دلمون اندازه یه دنیاست بیای شمال میفهمی ...