رفتم ازمایش خون بعد من فکر کردم بابام حساب کرده هزینشو اونم فکر کرده من حساب کردم هزینه و خلاصه حساب نکردیم برگشتیم خونه زنگ زدن حساب نشده وقتی جواب ازمایش اومد بیاین حساب کنین وااای الان فکر میکنم من بدون مامانم هیچمم بخداا اخه اولین بارمم بود بقیه روزا مامانم میرفت نوبت گیری و اینا😂😂😭😭😭😭
یبار دیگم تو مطب گوشی افتاد برگشتم خونه نبود خلاصه زنگ زدیم منشی یکی از اشناهامون بود جواب داد گفتیم بیاره خونه بگیریمش بخدا دلم میخواد برم بمیرم واای خیلی زشت شددد اصلااا خدایا😭😭😭😭😭