خواهشاً قبلش دو دقیقه خودتونو بزارید جای من بعد قضاوت کنید
دوساله عروس شدم شوهرم سرده یا توان جنسی ندارع رو نمیدونم. الان از آخرین رابطه مون چهار ماهی میگذره
حداقل کاش محبت کلامی داشت زبونش تلخه بیش از حد
جدا از همه ی مشکلاتی که برای اکثر خانوما هست (بچه ننه بودن دروغ گو اولویتش خانواده شه خسیسع حامی من نیس) مورد اولی که گفتم واقعا داغونم کرده
چقد سخت😔
نمیتونی جداشی؟
دلت به چیش خوشه؟
۲۱ سالمه ولی دلم پیرع
چه شبایی به خودم می‌پرسیدم بعد تا صبح گریع میکردم
آخرش برای خدا نامه می‌نوشتم همون نامه م با اشکام خیلی میشد
تلاشتو بکن بعد به جدایی فک کن لطفا
با سیاست دکتر ببرش
تو نامزدی متوجه نشدی
ع ع چطوری چهار ماه رابطه نداری
خواهشا تا درمان نشده و زندگیت مطابق میلت نشد بچه دار نشی گلم
خب حالا مگه تو چیکار کردی که نگران قضاوت مردمی؟ چون گفتی خودتونو بذارین جای من بعد قضاوت کنین
چقدر دلم برای خودم میسوزع
نمیدونم تقاص کدوم گناهمه
انگیزه هیچی ندارم اعتماد به نفسم صفر شده میگم خوشبحال بقیه حتما خیلی خوشگلن شوهرشون بهشون کشش دارع و فلان
طلاق بگیر، این به چه درد میخوره
ازدواج با فامیل؟
شما توتاپیک هات نوشتی بچه هم داری اخه خواهر من چررااااا؟
حالا میدونم میگی کاریه که شده ولی اخه اشتباه پشت اشتباه ازدواج توسن کم با ادم اشتباه بدون شناخت فورا هم حامله شدی دیگه کاری نمیشه کرد
