چند وقته با خانواده همسرم سر سلیطه بازی خودشون کلا قطع رابطه ایم و چه بلاها ک سر ما نیاوردن ،العان اومدم یکم بخوابم یه نیم ساعت خوابیدم سر حال بشم وای خواب دیدم تو یکی از اتاقاشون خوابیدم و اونا نبودن بعد اومدن منم موندم تو اتاق خدایا من چه غلطی بکنم حالم ازشون بهم میخوره حالا چطور برم با اینا روبرو بشم جالبیش اینجاست یعالمه هم مهمون بود دوباره داشت پشت سر من حرف میزد ،مهمونه هم اومد ب من گفت تو اتاق،خدا ازش نگذره ک شده سوهان روحم تو خواب هم ارامشو ازم گرفته ،خیییلی حالم بد شد خییلی العانم از حرص و جوش تمام بدنم کوفته شده