واقعا به بابات گفتی به شما چه؟
خانواده ی منم اوایل ازدواج هنوز گیر میدادن.خب عادیه.دخترشونی،واسه شون مهمی. دور از جونت نمردی که.هنوزمدهتر شونی فقط خونه ات جدا شده، رابطه ی پدر دختری تون که قطع نشده.
بعدمیهو که نمیشه نگرانی و ترس و کلا عادت ها شون رو بزارند کنار
یکمزمان میبره تا عادت کنند.