از وقتی گفتن جنگه گفتن حمله میکنن تن و بدنم مبارزه خدا شاهده تو شهر غریبم کسی ندارم اینجا فقط خودمم صبح تا شب تو خونه تنها هی میکن موشک میزنن جنگه کوفته زهرماره الان دراز کشیده بودم صدای وحشتناکی اومد که تو عمرم نشنیدم دقیقا بلندیش مثل موشک بود فقط عین برق پریدم گفتم یا خدا رحم کن که صدا تموم شد به والله کمرم داره میشکنه ازون موقع از درد قلبم تیر میکشه الهی خدا نگذره ازشون الهی الهی خدا نگذره خدایا خودت کمکون کن
یجایی دیگه یکی دیگه مرده ایرانیا جوگیر شدن این همه ادم تو کشور خودمون شهید شدن چند روز پیش کارگران معدن یدونه تسلیت اعلام نکردن الان واسه اون اخونده چند روزه عزای عمومیه
من مه الوده تر از گردنه حیرانم ...بغض باران شده ی چشم تر گیلانم🌱 کاربری هفتم از سال ۹۷ با افرادی که فاقد شعورن وارد بحث نمیشم😌 عاشق اشپزی تو تاپیکای اشپزی تگم کنید
عزیزم منم همین حال رو دارمیه پسر ۷ساله دارم و همش نگران اونم....با هر صدایی میپرم
به خاطر بارداریم ترس وحشتناکی گرفتم از صدای دیوار میترسم از همه دورم بخدا گریه میکنم الان از ترس خدا نگذره از باعث بان ی شون که من حامله الان از ترس پاهام قفل کرده