تعبیر وارونه یک رویا

lebdy

عضویت: 1396/07/16

تعداد پست: 824

آره دیگه

از امروز اگه ببینم کسی پشت سر این دختر دری وری بگه و از این حرفای خاله زنکی بزنه ... دهنشو کاه گل می‌گیرُم .

1396/08/06

|

10:58

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

گوجه_سبز_2

مدیر استارتر

عضویت: 1392/01/24

تعداد پست: 2332

بخاطر همین با ژاله ازدواج کرده؟؟

1396/08/06

|

10:59

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

فاطمه_نفس

عضویت: 1395/07/02

تعداد پست: 1321

آره

1396/08/06

|

10:59

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

ضحی_جوووووونم

عضویت: 1396/07/26

تعداد پست: 406

آره جاسوسه زن دومشم میکشتش

زیبایی عشق به سکوت است نه فریاد!!!

1396/08/06

|

10:59

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

3

عضویت: 1396/06/24

تعداد پست: 7431

چقدر اسمش آشنائه تعبیر وارونه یک رویا اسم رمان هم هست آیا؟!!؟

خدایا یعنی میشه دانشگاه علم و فرهنگ تهران قبول بشم🙏از ذوق بال درمیارم وقتی قبول بشم حتی فکر کردن بهش هم قند تو دلم آب میکنه📋📖📒📑📓📕📘📗📚📔📙🎓🖊️🖋️📝📏📐📄

1396/08/06

|

11:01

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

گوجه_سبز_2

مدیر استارتر

عضویت: 1392/01/24

تعداد پست: 2332

اسم سریاله

1396/08/06

|

11:02

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

مینا566

عضویت: 1393/11/06

تعداد پست: 9906

واقعیه داستان

واقعا همچین جاسوسی وجود داشته

ولی بدبختا اطلاعاتیا خیلی می میرن توی این فیلم در حالی که تنها اطلاعاتی که کشته شده چند وقت پیش بود دیگه توی هیچ جریان و ماموریتی کسی از اطلاعات کشته نشده

پیج فروش لباس دارم برای بانوان. http://Www.instagram.com/chico_shop2020

1396/08/06

|

11:03

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

گوجه_سبز_2

مدیر استارتر

عضویت: 1392/01/24

تعداد پست: 2332

مرسی بابت توضیحاتتون

1396/08/06

|

11:05

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

شاپرک۷۰

عضویت: 1396/07/14

تعداد پست: 2826

تهش چقدر خنده دار تموم شد....یه تشکیلات انقدر قوی همش دوتا پیری ِ زپرتی میرن بازجویی میکنن بعدشم دوسه تا نگهبان داره اون اطلاعاتیه تک و تنها همه رو میزنه و میره دختر و دامادشو نجات میده؟؟؟؟داریم مگه؟!😂😂😂😂

اگر مقدوره برای آرامش روح برادر جوون‌مرگم صلوات بفرستید.    با زور و دعوا و تهدید ازدواج کردم. از اون روز دیگه رنگ خوشی ندیدم. تمام آرزوهایی که داشتم و در مسیرشون بودم دود هوا شد. شوهرم و خانواده‌ش نمی‌تونستن تحمل کنن موقعیت منو. نمیتونستن خودشون رو بالا بکشن، منو محکم کوبیدن زمین. از اون روز نماز و چادرمو گذاشتم کنار. دیگه هیچ امیدی ندارم. هرشب وقت خواب یه دور سناریو می‌چینم که خودم و بچه‌هام قرص بخوریم و بخوابیم و صبح بیدار نشیم. دلم شکسته. ده سال از جوونیم تباه شد. میشه یه روز از دست این مرد خلاص بشم؟ یا قراره این آرزو رو هم به گور ببرم؟

1396/08/06

|

11:09

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب