سلام بچه ها من ۴ ماه عقد کردم همسرم کارش طوری که در ماه از ماهای سال برای کارش باید به مدت ۲ ماه هر روزش ۱۴ تا کارگر بگیره بعد مادرشوهرم برای کارگرا غذا درست میکنه البته اینم بگم من هنوز ازدواج نکردم عقدم
بعد ما چند تا از فامیلامون که کارای شوهرشون مثل شوهر منه غذا از بیرون میگیرن ولی حالا شوهرم دو ماه گیر داده ازدواج کردیم تو باید برای کارگرا غذا درست کنی برای ۱۴ ۱۵ نفر کارگر منم سنم کمه نمیتونم اصلا من تو خونه بابامم ظرف نمیشستم بعد من بهش میگم فقط کارای خونه خودمون رو میتونم انجام بدم میگه نه بیا کارای خونه خودتم انجام نده یعنی انجام بدی قدردانی نمیکنم بعد گفت پولم بهت نمیدم مامان من برای کارگرا غذا درست کنه تو وقتی ازدواج کردیم تو خونه بخوری بخوابی
اگر اینجوری زن دوم میگیرم من خیلی ناراحت شدم
تا دو روز جوابشو ندادم بعد گفت چرا جوابمو نمیدی اینا گفتم بخاطر حرفای که زدی خیلی دلخورم ازت گفت مگه چی گفتم
گفتم بهش که چ حرفای زدی که گفتی زن دوم میگیرم گفت حرفه منم گفتم حرفت خیلی زشت اشتباه بود
بچه ها خیلی دلسرد شدم بخاطر حرفاش انگار منو بخاطر کارگری میخواد
دلم میخواد جدا شم ولی فکر ابرو خانوادمم 😔😔
چیکار کنم میشه کمکم کنین 😔
بعدم از اول شرایطشون رو به ما نگفتن که ما تو رو جایگیزین مامانم میخوایم کنیم گفتن دخترمون مث دختر خودتونه و الا من قبول نمیکردم اینم بگم شوهرم ۱۵ سال ازم بزرگتره