به نظر خودتون دوران آشنایی ، نامزدی، عقد و زندگی مشترک چه اشتباهاتی داشتین که اگه به گذشته برگردین هیچوقت انجام شون نمیدادید
کم توقع بودم هیچی نمیخواستم الان پشیمونم
تحت هیچ شرایطی غر نمیزدم
قهر نمی‌کردم تحت هییییچ شرایطی
زیادی اسون نمیگرفتم،شل نمیگرفتم،،
سفتو سخت تر برخورد میکردم و از هیچی نمیترسیدم
گفت بشین خونه کار بیرون نکن به حرفش گوش ندادم الان دارم چوبشو میخورم😭😭
شرمندتم استارتر
میشه دعا کنید برای بچه ما
تو تاپیک یکی مونده به آخرم گفتم چی شده
اللَّهُمَّ أُنْشِدُكَ بِدَمِ الْمَظْلُوم
باز کردن مسائل خانوادم پیش همسرم. هیچ وقت انجامش نمیدم.
صمیمی شدن با مادر شوهر و خواهر شوهر
گفتن مشکلات زندگیم به مادرم.
کمک گرفتن از پدرم هر چند کوچیک
کم توقع بودن در دوران نامزدی و اینکه من چیزی ازت نمیخوام، با هر چیزیت میسازم و اینا اشتباهه
شوهرم همیشه میگفت بهم ،هرگز نگو من کم میخوام، من چیزی نمیخوام ، من از خودت و خانوادت توقعی ندارم
نگو هرگز
بگی ، هیچکی جدیت نمیگیره، هیچکی برات تلاشی نمیکنه، تولد و مناسبت هاتو یادشون میره
ارزشتو ببر بالا
من دوره نامزدیم سرشار از اشتباهات مختلف بود
درست نیست همش خودمو مقصر بدونم... چون والدین هم نقش مهمی توی شکل گیری یه دختر خیلی ساده و به اصلاح خونگی داشتن... وقتی اجازه حضور توی اجتماع رو نداشتم و فقط زندگیم در درس خلاصه میشد، نتیجه ای جز این حاصل نمیشد...
خلاصه بگم، خیلی به همه رو می دادم، اعتماد به نفس زیر صفر و دخالت های مختلف توی زندگی شخصیم
خدارو شکر با تلاش به مرحله ای رسیدم که محل سگ بهشون نمیدم
اشتباه خاصی نکردم
باتجربه بودم😂
ولی یه جا اشتباه کردم
این که فهمید خیلی زیاد دوستش دارم،در حدی که بدون ترس مهریه ای که گفتمو قبول کرد و حق طلاقم داد
یعنی انقد خیالش راحته که من ازشون الکی استفاده نمیکنم
من آره.
اون اوایل یکی دوبار به جاریم گفتم مهرتون به دلم نشسته 🤣🤣 از سادگیم بنظرم گفتم.
آخه واقعا هم مهرش ب دلم نشسته بود.
بعد قشنگ با رفتارش بم بی احترامی کرد چندبار .
منم فهمیدم دوست ندارم بام در ارتباط باشه.
اینه که خودمو کشیدم کنار . گفتم راحت باش هرجور میشه.
خلاصه عزیزم مهر جاری ب دلتون هم افتاد بهش نگین پررو میشه .🤣🤣🤣
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
