من چن ساله ازدواج کردم با همسرم اومدیم شهر غریب البته یه شهر بزرگه و بعد چند سال نه اون نه من به دوری عادت کرده نکردیم ،ولی الان احساس پشیمونی دارم دوست دارم برگردم شهر پدریم و اونجا پیش خانواده م باشم،،موندیم چیکار کنیم اینجا رو دوست داریم از طرفی هم دوست داریم برگردیم پیش خانواده هامون منم میترسم اگر برگردم اونجا دیگه شوهرم مثل قبل نباشه چون اینجا تنهاییم با هم آرامش داریم و دخالتی نیست ولی میترسم برگردیم مجبور بشم زود به زود برم خونه مادرشوهرم،،از طرفی هم مادرم اونجا تنها کسی نداره خودشم از حانواده ش دوره،شما جای ما بودین چیکار میکردین؟