شنیدم تو یکی از شهرای جنوب یه زن و مرد قبر بچه هارو میکندن و نبش قبر میکردن یکی از اهالی اونجا که بچش اسمونی شده بوده قبلا اینو شنیده بوده چندین شب وایمستادن از دور مراقب بودن یه شب میبینن یه زن و مرد میان بالاسر قبر اینا میدن جلو و میپرسن چیکار میکنیو میگن واسه فاتحه خونی اومدیم اینام چون مشکوک بودن زنگ میزنن پلیس میاد سوال جواب میکنه ماشینشون میگردن میبینن بله وسیله کندن تو ماشینه اعتراف میکنن که نبش قبر میکردن جگر و یه قسمتایی از بدن بچه هارو برمیداشتن میبردن واسه یه دعانویس که با این اعضای بدن جادو میکرده حالم خیلی بد شد شنیدم😓