برا اولین بار میرزا قاسمی درست کردم با هزار ذوق و شوق برا این عنتر خانوم بعد گذاشتم اول یه گفت اینجوری درست نمیکنن گف باید بادمجون و گوجه درسته باشه منظورش خورشت بادمجون بود بعد حالا نشسته خورده خیلی هم خوشمزه بود اتفاقا خورده شکمش که سیر شده میگه من بدم میاد این مدلی باید ابکی درست کنی یعنی همون خورشت باز زنگ زده برادر خونده ام مسخره وار حرف میزنه بنده خدا اونور خط کلافه شده هی میگه خدافظ خدافظ هی مامانم ادامه میده ابرو منم برد
واقعا یه لحظه بدم اومد ازش
مامانت رو میگی عنتر خانوم؟؟؟
واقعا چقدر بی ادبی. 😑😑😑😑😞😞😞
مامان واقعیته؟؟
مامانت میگی ؟ دیگه نپز
به مامانت گفتی عنتر خانم ؟
منم امروز خورشت آلو درست کردم خواهرم میگه نمک نداره غذاش از بالا سفره پرت کرد برای ما سفره رو خورشتی کرد آخه خورشت آلو یه لیوان پر شکر داره چطور نمک ش رو زیاد بزارم
با مامانتی😐من فکر کردم خوابگاهی واسه دوستت درست کردی
واقعا هرکی غذای منو میخوره واقعن تعریف میکنه بعد خانوم هرچی میپزم قمپز در میکنه اینجوریه اونجوریه درحالی که خودش هر وقت غذا پخته یا بو میده یا شوره یا تند با بی مزه
ترجیح میدم شبا بخاطره شکست عشقی گریه کنم تا اینکه نا رضایتی از خانواده
درکت میکنم کاش نباشن همچین ادمایی
