سلام دوستان من ۱۰روزه از زایمانم میگذره حال روحیم روز ب روز بدتر میشه واصلا خوب نیستم این ۱۰روز رو مامانم پیشم بودولی امروزصبح رفت خونشون دیگه.فاصله شهری ک من ساکنم تاخونه مامانم حدودیکساعت فاصله ست ونزدیک نیستیم ک مدام بهم سربزنه.البته من خودمم خواسنم بره سرزندگیش دیگه چون آخرش باید خودم تنهایی بتونم ازپس کارام بربیام.ولی حال روحیم خیلی بده همش درحال گریه ام استرس دارم قلبم تندتندمیزنه ازبچه بزرگ کردن میترسم انقدحالم خرابه ک حسی ب بچم ندارم هروقت بغلش میگیرم گریم میگیره شبا ک بیداره و بیخوابی میکشم واسم عذابه ازطرفی ازشدت ترس وااسترس خوابمم نمیبره احساس پوچی میکنم پیش خودم میگم ازمن مادرخوبی درنمیاددیگه نمیتونم همسرخوبی باشم مبدونم کفره میدونم گناهه ولی به این فکرمیکنم ک اصلا خودمو بکشم.دست خودم نیس دارم میمیرم ازاین حال بدهیچ فرقی هم ب حالم نمیکنه ک کسی پیشم باشه یانه.
کسی مثل من بوده؟؟چیکارکنم چقدطول میکشه این حال بد
افسردگی بعد از زایمان گرفتی عزیزم
حتما با یه مشاور صحبت کن ، میتونی آنلاین صحبت کنی با اسنپ
احتمالا هورمونات قاطی کرد
افسردگی بعد از زایمانه عزیزم زمان بگذره بهتر میشی اگه نشدی برو دکتر دارو بگیر
اگه شدیده که زودتر برو دکتر دارو میده زود خوب میشی
کوچولوت شبها میخوابه یا نه؟
اولا که تقریبا همه بعد از زایمان حالشون بده چون بارداری و زایمان کار راحتی نیست که تازه بعدشم باید مراقب یه موجود سه کیلوییه کاملا ناتوان باشی پس طبیعیه
دوما عذاب وجدانو کلا بذار کنار و به خودت حقققق بده که حالت بد باشه به دلایل همون پاراگراف قبلی
و در نهایت وقتی انقدر اذیتی تحمل نکن عزیزم برو دکتر هیچ اشکالی هم نداره
و اینکه نوزادت رو همینجوری نشسته زیاد تو بغلت بگیر و بوش کن و ببوسش خیلی رو حالت تاثیر مثبت میذاره بهش عشق بده تا ازش عشق بگیری😘😘
و اگه شبها زیاد گریه میگنه دکترببرش احتمالا کولیک داره قطره میده راحت میشی تا صبح میخوابه
طبیعیه دیگه آدم افسرده نمیتونه کسی رو دوست داشته باشه حتی بچشو ولی عذاب وجدان نداشته باش بابتش چون دست خودت نیست باید درمان بشی یا زمان بگذره
بعدم یه واقعیته که ادم از همون روز اول عاشق بچش نمیشه به مرور بهش علاقمند میشه اینو شاید خیلیا بترسن به زبون بیارن ولی واقعیته
