2777
2789

سلام سلام

بچه ها بیایید از سوتی های تو مهمونیا و عروسیاتون بگید 

 یکم روحیه تون شاد شه منم دعا کنید


 تایپیک بعدیمم که یکی دوروز دیگه میذارم سوتیهای تو زمینه های دیگه رو میگیم.

از خودمو بگم

عروسی یه شهر دور بود با بیشتر از۸ساعت رانندگی

اینقدر کار ریخته بود سرم و سه تا اتفاق عجیب قبلش افتاد و کلی وسیله باید میبردیم باخودمون و...همه مسولیتشم بامن بود که حواسم پرت شد درساختمونو بستم وقتی کلیدپشت دربود نمیشد با کلید شوهرمم درو باز کرد چون کلید توی در بود از پشت

حالا چی جاگذاشته بودم کفشهای عروسی خودم و شوهرم و دو تا کیسه زباله 

 خلاصه شوهرمو تصور کنید با کت و شلوار مجلسی قهوه ای با کفش کهنه ی اسپرت خاکستری😄 خیر سرمون فقط من و شوهرم و برادرشوهرم و زنش از تهران رفته بودیم عروسی تصورات مهمونا از تهرونیا بهم ریخت😄 

جالبه کفش خودمم تا رسیدیم به تالار تو مسیر رختکن تالار کفیش دراومد😄 چرق چرق صدامیداد تا رسیدم تو تالار😄😄

دوسال پیش یه تولد بزرگ گرفته بودم،حدود ۱۵۰ تا مهمون بود،خواهرم یه موی دم اسبی بلند گذاشته بود ،یه دفعه جو دی جی و مشروب گرفتش شروع کرد با موزیک سرشو چرخوندن،یه دفعه دم اسبی از سرش جدا شد افتاد بغل دی جی🤣🤣🤣🤣😅😅😅 نمیدونستیم بخندیم چیکار کنیم، دی جی هم آشنا بود از خنده ریسه رفته بود خواهرم که نگم براتون خیلی خونسرد رفت گفت موهامو بده😂😂😂 بعد دوباره شروع کرد رقصیدن انگار نه انگار چیزی شده

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز