درد ترین چیزی که تو زندگیم بوده این بوده که هنوز تصویر لحظه ای که خانوادم داشتن منو از خونه پرت میکردن بیرون اونم تو سن ۷ سالگی جلومه:")
صحنه ای که من بابامو التماس میکردم
قسمش میدادم که منو پرتم نکنه از خونه بیرون
و مادرم که برادرمو بغلش گرفته بود و داشت به زجه های من میخندید:")))💔💔