2777
2789
عنوان

مییشه نظرتونو بگین در مورد

75 بازدید | 18 پست

نوشتمه نظرتون خیلی برام مهمه بگین چطوره اشکالاتشو بگین لطفا و اگه امکان داره بگین چطوری تمومش کنم


به دور دست ها مینگرم و می اندیشم . به زندگی ام  . به  اینده نامعلومی که دارم به گذشته ی ترسناکم .به سختی های که در این زمان در این سن درحال تجربه کردنشان هستم  . به درد ها و زخم هایی که حق من نبودند اما سهم من شدند .

به ان روزی که زندگی ام تیره و تار شد . و فقط من ماندم و من . دیگر خانواده ای نبود . پدری نبود که دستی بر سرم بکشد و تکیه گاهم باشد . و مادری نبود تا نوازشم کند و بی منت محبت بورزد . و من از تمامی ان محبت های بی دریق و گرمی خانواده محروم شده ام و و حالا تنها تر از هر وقت دیگری هستم کسی را در این دنیا ندارم تا با عث دلگرمی من شود و کسی هم وجود ندارد تا جای عزیزانم را بگیرند . و من مانده ام که با این دنیای تاریک و این مردم ظالم چگونه کنار بیایم انهم بدونه پشتیبانی و کمک بدونه حمایت های همیشگیه پدر و راهنمایی های مادرم و بدون همراهی خانواده 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

فعل ها رو جای نامناسبی گذاشتی. شبیه ترجمه های گوگل ترنسلیت شده

غلط املایی هم زیاد داری


مفهوم متن ناراحتم کرد. امیدوارم سختی ها به زودی جبران بشن

اینجا که هر چی می بینم دالون ِ تنگ و تاریکه! روحِ بزرگِ من دیدی دنیا چقدر کوچیکه

کاش میتوانستم زمان را به عقب برگردانم به زمانی که تمامی خانواده دور هم جمع بودند و اگر غم و غصه ای وجود داشت با داشتن یکدیگر کمرنگ میشد و اگر مشکلی به وجود می امد با کمک یکدیگر به راحتی حل میشد اما الان ... همه چیز از ان روز شروع شد که قرار بود به یک سفر کاری بروند  و کمی تفریح کنند اما سرنوشت چیزه دیگری رقم زد و به شیوه ای دیگر تمام شد .  سرنوشت چیزه دیگری دوست داشت به گمانم علاقه ی زیادی داشت که من را غمگین وتنها ببیند 

اما چرا مگر گناه من چه بود چرا من خدایا منی که همیشه سپاسگذار توبودم 

مگر چند سالم است که با بی پناهی بین این مردم زندگی کنم  دیگر چیزی نمیدانم فقط حق ن چنین زندگی نبود 

بنظرم زیاد قوی نیست متنش عادیه کاری ب موضوع و پایان و ایناش ندارم من خودم یکی نوشتم مثلا برات بفرستم ...

نه اخه الان نمیدونم چطوری تمومش کن اگه میشه راهنمایی کنین 

انشا دبیرمون گفته مگرنه نویسندگی و اینا نیست 

اگه میشه بفرست گلم

کاش میتوانستم زمان را به عقب برگردانم به زمانی که تمامی خانواده دور هم جمع بودند و اگر غم و غصه ای و ...

پشت پنجره می ایستم اما حواسم سر جایش نیست نمیدانم کجاست  ب دنبالش میگشتم 

آری آن را پیدا کردم هنوز در آن اتفاق شوم در حال سیر و گردش است 

آیا فراموش شدنیست ؟ آیا میشود یک روز دیگر حواسم ب آنجا سفر نکند ؟



_ ب پسرا اعتماد نکنید

پشت پنجره می ایستم اما حواسم سر جایش نیست نمیدانم کجاست ب دنبالش میگشتم آری آن را پیدا کردم هنوز در ...

عالیه 

الا این دوتا پیامی که دادم همینو برای پایانش بنویسم وتمام 

انشام صفره هیچ استعدادی ندارممممم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

بارداری

afs7071 | 2 دقیقه پیش

قشنگه

میناموذنی | 1 دقیقه پیش
2791
2779
2792