واژینیسموس😞🥲

عزیز دلم اصلا نگران همسرت نباش

همین نگران بودن فکرت را بهم میریزه و باعث میشه کارتون دیرتر انجام بشه. خودت که میدونی همش به فکرت مربوطه

به خودت بگو تا آخر عمر میتونه اینکار را بکنه و این چندماه مشکلی برای شوهرم پیش نمیاره.

بالاخره چالشی هست تو زندگی که باهم حلش میکنید

عزیزم شوهرتون نباید زود بره سراغ اصل کاری حداقل باید ۴۵ دقیقه معاشقه داشته باشه طوری آمادت کنه که خودت بخوای ازش 

ن بابا

خدا شانس بده

منم ۲ ماه بعد عروسیمون ایجور بودم 

خیلی بد بود . بدترین روزای زندگیم بود واقعا 

نمیشه اینجا توضیح داد دربارش که ولی شوهرت بهترین کسی هست که میتونه کمکت کنه و ترست بریزه ... فک کنم منظورم رسونده باشم 🤐

شما مشخصه که آقا هستید 

گزارش زدم براتون

برو گمشو علم غیب داری بی شخصیت؟

من یه دختر ۱۸ سالم که مثل تو سردمزاج نیستم که اگه شوهر کنم شوهرم رو گرگ های خیابونی به غارت ببرن

فعلا ایجور که مشخصه تو گرگی تو لباس بره ! 

خر خودتی داداشم . میخوای خودتو خالی کنی برو سایت های دیگه بهتر هم هست برا خالی شدن امثال شماها . مریض های جنسی . البته فک کنم شما دو‌جنسه هستید 🤭🤭🤣🤣

از طرز حرف زدنت مشخصه اقایی 🤣 من یه دختر ۱۸ ساله ام ؟!؟ 🤣🤣🤣🤣 

بابا به جون مادرم من دخترممم نمی دونم چرا همچین فکری میکنی عجب گیری دادی نمی تونم اینجا لخت کنم واستون عکس بفرستم که😂😂

مرد بودن جرم نیست ولی به خدایی خدا قسم من دخترم

ببین کلا این واژینیسموس دست خود آدم نیست ناخودآگاه اتفاق میوفته ینی ناخودآگاه می‌ترسی و بدنت خودبخود منقبض میشه همین... همسرت خیلی میتونه کمکت کنه با تحریک ناز نوازش و.. اگه احساس میکنی خیلی منقبضه چند دفعه اول فقط معاشقه داشته باشید و بعد از انگشت کمک بگیرید و تعداد انگشتارو روزای دیگه زیاد کنید

بعد که دیگه حس کردی مثل بار اول درد نداره و بهتر شدی

تایمی رو انتخاب میکنی که حالت خوب بود امادگی روانی و جسمی داشتی، همسرت باید همراهیت کنه کارهایی رو انجام بده که تحریک بشی

آدم با آدم متفاوته اگه میخوای قربون صدقت بره بهش بگو کار خاصی باید انجام بده بهش بگو، خلاصه به هر روشی که بلدید باید کامل تحریک بشی و امادگی‌ پیدا کنی

، دیگه اونموقع میفهمی که الان امادگیشو‌ داری یا نه

بعدم که از روان کننده حتما استفاده کن

من‌ خودم اون تایم با اینکه کاملا تحریک شده بودم ولی بازم منقبض میشد، نسبت به قبل کمتر ولی بازم بود

ب ذهنم رسید ناخوداگاهم رو گول بزنم شروع کردم زیرلب اهنگ خوندن و خلاصه حواسمو پرت کردم، بعد از همسرم خواستم قربون صدقم بره باهام حرف بزنه، بعد مثلا شروع کردیم گفتن از اینکه اسم بچه هامونو چی بذاریم، اینجوری ناخوداگاه رو حواسشو پرت کردیم و خودبخود انقباض از بین رفت، واسه همین میگم همسرتون خیلی میتونن کمک کنن اگه صبوری و همکاری ب خرج بده

درکل هم ازچیزی نترسید ترستون رو هم باید کنترل کنید هم بهش فکر نکنید حواستونو پرت کنید

طبق نظر پزشک اینو میگم و اثر داشت:همسرت هر روز یه تایمی یک ربعه😅(دکتر که می‌گفت دو تا یه ربع...) با یه انگشت برات تمرین کنه.بعد کم کم دو انگشت و...تا ذهن بفهمه بابا چیز خاصی نیست.و بتونی رابطه داشته باشی.

وجه:دوستانی که قراره برن مهندسی کنن رو خودشون, بگم خودت انجام بدی فایده ندارد چون از اینکه شوهرت بی محابا کاری کنه می‌ترسی خود به خود و اون باید انجام بده باز نرید خ‌ا کنید گناهش بیفته پای من

منم حتی زایمان کرده بودم اونم طبیعی ولی بازم اینجور بودم.برو بالاتر حرفی که دکتر بهم زد رو بخون.خیلی موثر بود.من به شخصه خیلی بخش فکر کردم.با خودم گفتم شاید چون تو بچگی یکی میخواست بهم آزار برسونه مغزم اینجوری شده.شما همچین شرایطی نداشتی؟

یعنی ترس اینحوری؟تازه برای من اتفاقی نیفتاده بود..ولی همون ترسش...نمیدونم شاید ربطی نداشت.

الان مشکلت حل شده.

من رفتم ولی بهتر نشدم