خواب دیدم به پدربزرگم که فوت کرده ی مقدار کمی نون دادم

| مشاهده متن کامل بحث + 213 بازدید | 18 پست

و بعدش بهش گفتم سیر شدی گف اره اونطرف غذا خورده بودم

و بهش گفتم که جات خوبه گفت خیلی خوبه و گفت اونجا یکسری وظایف دارم وظایفشو برام گفت ولی ما تاحالا نشنیده بودیم اینارو

خیلی وضعش مرتب بود و گف من هر روز بهتون سر میزنم

اومد خونمون و رفت حموم

آخرش هم من بهش گفتم برام دعا کن

برام دعا کرد وای من نمیدونستم چه دعایی میکنه تو دلم میگفتم کاش برا تحصیل و ازدواجم دعا میکرد

بچه ها بابابزرگم خیلییی اعمالش خوب بوددد

مرگش خیلی برامون سنگین بود

و روزی از میانه این ویرانه خواهم رویید:)🌱پرنسس سایت🎀😁

1403/07/01

08:30

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

رهگزر۶۶۶۶۶

عضویت: 1403/06/20

تعداد پست: 4815

باید براش خیرات بدی

صدا کن مرا، صدای تو خوب است، صدای تو سبزینه ی آن گیاه عجیبی ست که در انتهای صمیمیت حزن میروید🥀

1403/07/01

09:16

0 نفر لایک کرده اند ...

ririii78

مدیر استارتر

عضویت: 1403/06/28

تعداد پست: 2284

آدم مهربونی بود ؟اخلاقای خوبش چیا بودن ؟ میشه بگی ؟

خیلی مهربون بود هیچکس رو نمی‌رنجوند نمیزاشت هیچکس از دستش ناراحت باشه همه کاراش دقیق و با نظم بود خیلی هم احترام میذاشت هر وقت من میرفتم خونشون از رو صندلی بلند میشد و میگف تو بشین خیلی خوش اخلاق بود هیچوقت نماز هاش دیر نمیشد همیشه سروقت نماز میخوند میگفت اون دنیا همین نماز ها کمک میکنه همیشه عقاید ما جوان ها رو می‌فهمید من خیلی سر ب سرش میذاشتم ولی اون فقط می‌خندید هیچی نمی‌گفت..

سنش هم اونقدرا زیاد نبود ۶۰ سالش بود و هیچ مشکل جسمی نداشت هیچ دارویی مصرف نمیکرد اما سکته قلبی کرد و در کمال ناباوری از دستش دادیم..

و روزی از میانه این ویرانه خواهم رویید:)🌱پرنسس سایت🎀😁

1403/07/01

09:17

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.