2777
2789

واقعا مغزم درد می‌کنه 

بذارید از اول اولش براتون تعریف کنم 

من یه دوستی داشتم که خیلی با هم صمیمی بودیم 

بعد این دوست ما (حدیث)یهو یه روز زنگ زد که دیگه نمیخوام باهات در ارتباط باشم و دیگه بهم زنگ نزن یا پیام نده 

و من دائم می‌پرسیدم چرا چیشده کاری کردم؟ و اون هیچ جوابی نمی‌داد 

واقعا وقتی ولم کرد خیلی خیلی تنها شدم ،حتی افسردگی گرفتم حدودا ۳ ،۴ سال در حد سلام کردن تو خیابون با این شخص ارتباط داشتم 

تا اینکه یک سال پیش دوباره برگشت گفت بیا دوباره دوست بشیم و مثل قبل صمیمی بشیم ،گفتم اصلا چرا ولم کردی؟ ،تو بدترین شرایط حتی یه سراغ از من نگرفتی؟

ولی هیچ جوابی نداد حتی هنوزم جوابی بهم نداده 

خلاصه گفتم اشکالی نداره حتما مشکلی داشته که نمیتونسته بهم بگه و دوباره سعی کردم ارتباط بگیرم باهاش و صمیمی بشم ،با اینکه دوستیمون اما هیچوقت مثل صمیمیت گذشته نشد 


خلاصه حدود هفت هشت ماه پیش 


یعنی چند ماه بعد از اینکه گفت بیا دوست بشیم دوباره ،


یه موضوعی رو بهم گفت ،گفت من حدود یک سال یا دو ساله که از یه پسری خوشم میاد ولی نمیدونم باید چیکار کنم و ... گفتم نگران نباش من هرررر کاری بتونم برات انجام میدم (تاپیک قبلیم مال چندماه پیشه که دنبال راه حل بودم براش) خلاصه خودم جلو نرفتم که سو تفاهم بشه اما از طریق معرف ازدواج ،از طریق دوست مشترک ،از طریق شوهر یکی از دوستام که پسره رو میشناخت دوستم رو به اون پسر معرفی کردم و هر بار پسره می‌گفت که من از دختره خوشم نمیاد ،و نه معرفی نکنید ماها رو ، و هر بار هم یه بهانه میآورد که گذشته دختره فلانه (سوءتفاهم بوده و گذشته دوستم پاکه)خانوادش فلانن ،خودش بهمانه و...خلاصه من و دوستم چله برداشتیم که پسره از دوستم خوشش بیاد و ...


گذشت و توی دانشگاه به واسطه فعالیت مشترک دانشگاه ها متاسفانه من و این پسر همکار شدیم ،اما به هر طریقی بود از رو به رو شدن باهاش فرار میکردم ولی لحظه لحظه به دوستم(حدیث) خبر میدادم که الان اینجاست الان رفت الان اومد 



آقا گذشت و بعد این فعالیت هم تقریبا توی هر مراسمی ،هر مناسبتی من باهاش رو به رو میشدم یه روز جمع دانشجویی تو یکی از کافه ها بود ،یکی از خانم هایی که هم با پسره همکار بود هم با من سلام علیک داشت اومد پیشم گفت می‌خوام تو رو به یه پسر خیلی خوب معرفی کنم از همه نظر عالیه ظاهری اخلاقی مالی و...قصد ازدواج داری ؟ گفتم اگه شرایطش خوب باشه بهش فکر میکنم اونم گفت همون پسره 😶 منم گفتم نه نمیخوام ،معرفیمون نکن ،اونم دیگه چیزی نگفت حدود یه ماه گذشت و امتحانات ترم که تموم شد پیش یکی از دوستای دانشگاهم (فاطمه)نشسته بودم که گفت میدونی اون پسره از تو خوشش میاد؟ گفتم نه بابا اینطور نیست اشتباه می کنی و گفت نه اشتباه نمیکنم ،هر جا تو میری پسره پشت سرت میاد ،دائم بهت نگاه می‌کنه و درباره ات پرس و جو می‌کنه و...من اهمیتی ندادم ولی شاخکم تیز شد و سعی کردم هر طور شده کمتر باهاش رو به رو بشم اما شهر ما کوچیکه و خیلی پیش میاد که ببینمش 




تا اینکه یه روز توی یکی از مراسمات عزاداری پیش همون دوست دانشگاهم(فاطمه )وایساده بودم که پسره اومد و همونجا وایساد ،دوستم(فاطمه) گفت تا الان پنجاه بار از اینجا رد شدااااا همین که دید تو اومدی اومدی وایساد 




به روی خودم نیاوردم ،بعد دیدم آقا پاشده داره با بابام احوال پرسی می‌کنه واقعا مونده بودم 




تا اینکه بعد اون روز پسره دو تا واسطه فرستاده که بیاد خواستگاری ولی من به خاطر حدیث میگم نه 




همه میگن مگه دیوونه ای؟ پسره خوشگله ،پولداره ،سر به زیره ،صد تا دختر روش کراشن ،دنبال چی هستی دیگه 




ولی با اینکه ازش بدم نمیاد ردش میکنم😭




به حدیث چیزی نگفتم 




حتی همین امشب پیام داد که دعا میکنی برا من و اون؟🥲




 واقعا هم دعا میکنم 




پسره هم گفته هر جور شده خودمو بهت ثابت می کنم 




فقط بهم یه فرصت بده ،ولی من نمیتونم 




واقعاً مغزم درد می‌کنه 




دعا می کنم پسره از حدیث خوشش بیاد و مهر منم از دلش بره و مهر اونم از دل من بره 




شما هم دعا کنید 😭

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بببین پسره رو دوست داری یا نه اگه داری قبول کناز زیر زبون رفیقم بکش ببین چرا ولت کرده برا چن سال

آخه حس میکنم اگه پسره رو قبول کنم به دوستم خیانت کردم که اومده به من اعتماد کرده و این قضیه رو گفته🥺

من خودم از این معجزه دیدم

برای هر خواسته ای که دارید قرآن رو به فارسی از اول تا آخر  در مدت ۱۵ روز طوری که گوشتون صدای شما رو بشنوه بخونید تا با صدای خودتون به انرژی های ایجاد و خلق خواستتون وصل بشین چون فهم معنای قرآن اعجاز داره و در طول این مدت روزانه ۲۰۰۰ ذکر الله غفور بگین که انرژی های منفی قبل از شما قطع بشه و خواسته هاتون متجلی بشه انشالله 

یقین داشته باشید خداوند یاری رسان است

سلام بر حسین ( ع) پسر فاتح خیبر 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   avina3030  |  1 ساعت پیش
توسط   سحرنازممن  |  49 دقیقه پیش
توسط   elham73۱  |  1 ساعت پیش