خانما من یه دختر هفده ساله هستم . بعد الان مامان و بابام سر اینکه غذا نمکش کم بوده یه هفته اس با هم قهرن با ما هم قهر شدن مخصوصا من
بابام ازم توقع داره بیام در مغازه باهاش مغازه داری از اون طرف من کنکورم دارم
همش به من و خواهرم غر میزنه و اخمو هست .
من چی کار کنم ؟
مگه من خودم خواستم تو این دنیا باشم که شما ها سر کوچکترین مسایل کوچیکم میکنید و بهم اخم میکنید
من دختر ناسالمی نیستم . ماهی یه بار با دوستان اونم اگه بشه میرم بیرون و چادری هستم و اهل آرایش و اینجور چیزا هم اصلا نیستم و تا حالا حتی یه بارم بهشون بی احترامی نکردم . ولی نمیدونم چرا احساس میکنم خیلی ناراحتن از اینکه من و خواهرام بچهاشونیم .
خسته شدم ازشون