توی سن 18 سالگی همچین ضربه ای خوردم ک الان دارم درحال گریه تایپ میکنم اخه اصلا نمیدونم چی شد ک عقلم در برابر دلم کم اورد
خیلی قلبمو شکست دیگه تکه هاش جم شدنی نیست
بعد اونم منی ک اصلا هیچ پسری واسم مهم نبود واسه اون همه کار کردم
ولی در اخر شدم مث ی شیرنی دلشوزدم دیه