2777
2789

اومدیم شهر خانواده هامون مسافرت.بعد دیشب با ماشین رفتیم بیرون نمی‌دونم چرا اصلا اعصاب نداشت.بعد گف بیا با همکارم برگردیم خونمون (ماهم ماشین نداریم مجبور بودیم با اتوبوس بریم)

منم با زن همکار اون قط رابطه کردم چون وشوهرم همش میگف من خوشم نمیاد ازش. بعد الان میگف بیا با اونا بریم منم گفتم من نمیتونم بعد ی کم عصبی شد گف بهونه بیار گفتم آخه همکار توعه تو بهتر میدونی چی بگی بهشون بگی.بعد همش حرف میزد و عصبی میشد سرم بعد برگشتم یدونه مونده بود سر زن همکارت با من دعوا کنی بعد همینو گفتم ماشین رو مگه داشت درو باز کرد چندبار خواست منو از ماشین پرت کنه بیرون و چون خیلی از خونه مامانم اینا دور بود و همه جا خلوت شد من مقاومت کرد.اونم هرچی از دهنش درمیومد بهم میگف.باز داشتیم با ماشین می‌رفتیم همش داشت حرف میزد من سکوت کرده بودم ک گف تو منو بدخبت کردی و...منم گفتم تو خوبی ک نمیتونی زن نگه داری همین ک اینو گفتم باز ماشین رو نگه داشت گمشو خونه بابات چندبار گف منم مجبور شدم پیاده شم با لباس خونه همش خیابون رو همش دویدم تا برسم خونه مامانم رسیدم دیدم جلو دره گف برو وسایل من رو بیار منم آوردم بعد گف من فردا میرم خونمون توعم همینجا بمون تکلیفت مشخص شده بعد حلقه ش رو درآورد پرت کرد تو صورتم منم بدون اینکه چیزی بگم اومدم تو.

فک کنم فردا میخاد بره و تا الان خبری ازش نیست نگران اینم بمونم خونه مامانم همه خبر دار بشن

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

با مرد بی غیرتی که انقدر نفهم باشه که دو نصف شب زنشو ول کنه توی خیابون اصلا یه لحظه هم نباید موند حالا دعوا هر چی که باشه بوده 

اگر دوست داشتید لطفا برای شادی روح مامانم یک صلوات بفرستید 💚
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز