خانما الان داشتیم ناهار میخوردیم من دوقلو باردارم یه دختر کوچولو هم دارم و دانشجو هستم خب سخته تازه ۱۷ هفتمه و مامانم پیشم میمونه کلا زن داداشم ۷ ماهشه و مامانش و آبجیش پیششن حالا مامان منم هفته ای یه بار میره پیشش حالا زنگ زده به مامانم تو چطور مادر بزرگی هستی نمیای کمک من ،مامانم شرایطو بهش توضیح داد ولی مثل اینکه خانم قهر کرده حق با کیه بنظرتون خدایی بگید
حالا اگه مادرتون میرفت پیشش میگفت مادرشوهرم هر روز میاد اینجا نمیزاره زندگی کنم
اگر در رابطه با روانشناسی ؛ حال خوب؛ خودشناسی و... کتاب و پادکست میشناسید خوشحال میشم بهم معرفی کنید♥️💚 اگر اونقدر بی خانواده هستید که میخاید تاپیک های قبلی رو بگردید و توهین کنید ریپلای نزنید لطفا♥️ اگه توی تاپیک های من اظهار نظر کردید لطف خودتون رو میرسونید ولی اگر جوابی ندادم و فقط لایک کردم لطفا ناراحت نشید من معمولا توی شرایط بد روحی اینجا تاپیک میزنم و ممکنه از حوصلم خارج باشه جواب تک تک رو بدم عشقای دلم ❤️🥺
یه بار تو یه مجلسی یه گوشه نشسته بودم و حوصلم سررفته بود یه خانم انرژی مثبتی اومد پیشم و بدون مقدمه بهم گفت چه دختر خوشگلی چه صورت قشنگی و رفت اون جمله یه حس مثبت و رنگی رنگی بهم القا کرد که توطول بیست سال زندگیم تاحالا نچشیده بودمش و هنوزم وقتی بهش فکر میکنم قلبم اکلیلی میشه وهمون چند تا کلمه معمولی منو اون شب تبدیل کرد به یه دختر پرانرژی و شاد.از اون شب به بعد تصمیم گرفتم منم همین حس مثبتو به اطرافیانم بدم و خجالت و تکبرو بزارم کنار و هرکسی که در نظرم یه نکته مثبت داشته باشه بهش یادآوری کنم و بگم که چقدر خاصش کرده شاید تونستم منم همین حس نابو بهش بدم😍❤️