نفسم بند اومد...
وقتی اون میگف الو...
نفس کشیدن سخت بود..
20 ثانیه گذشت و قط کردم
آخ من برا صدات بمیرم جانِ دلم
آخ من برات جون میدم
..
با خط ناشناس زنگیدم گذاشتمش رد تماس و بطرف گفتم اگر زنگید بگید اشتباه گرفتین
فک میکردم دل تنگیم کم میش
اما بعدش همش میخوام هر لحظه بزنگم و صداشو بشنوم
وقتی قط کردم و از اون طرف خدافظی کردم تو ماشین فقط گریه کردم نفسم بالا نمیومد