تازه عروسم هرماه میگم حقوقمون ی چیزی واسمون میمونه هیچی نمیمونه این ماه پول بیشتری موند دوتاعروسی دعوت شدیم دوتا تولد دعوت شدیم باطری ماشینمون عوض کردیم الان وضعمون داغونه،منی ک همه درددلامو به مامانم میگم مثل رفیقمه نمیتونم شرایط سختمو بگم اخه گناه داره غصه میخوره😔واقعا به کی بگم قرارنبود انقدر سخت بگذره،تامیخواد پولی واسمون بمونه خرج چیزایی میشع ک به خودمو همسرم مربوط نیس،تازه میخوام ناخن کاری شروع کنم کلی خرج کردم به صفررسیدیم حتی نمیتونم لیزرم برم دوماهه🥲خونه بابا هرچقدرم سخت بگذره مسئلویتی نداری هرچی باشه میخوری هرطورباشی میپوشی،خونه خودت نمیشه😢
فقط ی چی میتونه منو قوی نگه داره اونم اینه که همسرم مثل فرشته هاس خیلی پاک ومهربون وازخودش برای من میگذره🥲
باز خوبه همراه هم هستید
اولشه...اونایی که ده بیست ساله همینن رو چی میگی پس؟شما تازه اول راهی یکم تحمل کنید درست میشه...
کار شوهرتون چیه؟
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
