خانواده شوهر میخوان ساعت ۱۲ برن دهات .میگن تو و بچها هم بیاید .شوهرم تا ۸ و نیم شب سر کاره .اونم اجباری میکنه برو .میگه غلط میکنی نری منم عصبی شدم گفتم نمیرم دوست ندارم اصلا .حالا خواهرش هم جوجه خریده برا ناهار
خب چرا نمیری
معمولا خونواده شوهر با همسرت بری بهتره و راحت تری بنظرم
برو از آخرین روزای تعطیلات استفاده کن خوشبگذرون
الان میگن اونجا بچههات بازی میکنن بخاطر اونا بیا.جمعه صبح هم باید حرکت کنیم بریم تهران .وقتی شوهرم نیس چرا من مهمونی برم ؟بخاطر دل بچهها. تا حالا ی بار نشده بگن تو چی دوست داری تو چی دلت میخواد .مهمونی هاشون اجباری .
خودتو بزن به مریضی🫢
حوصلم سر میره .اذیت میشم عصرش هم کلاس ورزش دارم باید بشینم به در و دیوار نگاه کنم یا هله حوله بخورم حوصلم سر نره
مهمونی هر هفتگیشون هست .هفته دیگه هم نوبت ماست
تکراری و خسته کننده شده برام جذابیت نداره اصلا برام
هر جور خودت راحتی و دلت میخواد رفتار کن
مهمونی خونه فامیل شوهر بدون شوهر بنظرم بی معنیه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
