جدی چقدر زود باوریم ، طرف ۱۳ سالشه تاپیک میزنم خاطرات منو عشقم بعد رمان ۹۸ رو به عنوان آشنایی با عشقش میگه :))) یاد اون جاش افتادم که از شدت غیرت چشماش قرمز میشه و رگ گردنش متورم فکش منقبض میشه ، در صورتی که اصلا نسبتی نداشتن
بعد جالبیش اینجاست ملت باور میکنن و میگن آخیییی الهیییی🤣
آرشاوین دندونای مرواریدیش رو روی فکهای محکم مردونهش که زاویه بی نقصی داشتن فشار داد و در حالی که رگ شقیقهش از فرط عصبانیت متورم و صورتش سرخ شده بود با غیظ گفت: بشین توی ماشین!