بچه ها یه کار پیدا کردم قرارشد فردا برم منشی دایی مادرم فوت شده مامانم خواهرم رفتن شهرستان من با پدرم تنها بودم یکم پیش حالش بد شد با آمبولانس آوردم اینجا بیمارستان حالا کاری که پیدا کردم بهم گفت صبح ساعت ۱۰ اینجا باش بابام نمیتونم تنها بزارم کسی نیست بهش رو بندازم حالا نمیدونم چیکار کنم چی بگم به طرف یا برم دکتر گفت دم دست باش دارو لازم شد برو بگیر از اون طرف خیلی وقته دنبال کارم اینم از دست بدم چی بگم اونا درک کنن لاقل بزارن از پس فردا برم سرکار
ازمدارک پزشکی پدرت عکس بگیر و بفرست شرایطتت واقعا خاصه و پدرت بهت بیشتر احتیاج داره اگر ادمهای معقول و منطقی باشن قبول می کنند وگرنه چه بهتر زودتر میشناسیشون توکل بر خدا اگز قسمتت باشه سنگ هم از اسمون بباره میری سرکار
می شه برای آرزوی پسر کوچولوم دعا کنید،منتظر خواهر یا برادر هست و من مادرش ناتوان و شرمنده در براورده کردن این آرزو