گذشته پارتنر🤦🏻‍♀️بیایین لطفا

قبلش عصبی بودم و بعد این حرفا چنان داغ کردم و مدام با خودم میگفتم چرا طرف مقابل من باید راجبش هرجا اینجوری بگن چرااااا زودتر متوجه نشدمممم سریع بهش پیام دادم هر چی بنده خدا می‌گفت قضیه مال قبله منکه گفتم گذشتم پاک نیست و فلان من چیزی حالیم نبود و مدام سرکوفت گذشتشو میزدم که آره هر جا برم باید سرم بخاطر کارای تو پایین باشه هر جا میرم میگن فلانی اکسشه اونم اون وسطا میخاست توجیه کنه کاراشو که من بدتر عصبی می‌شدم تا اینکه بهش گفتم باشه هیچی نگو برو فقط

خلاصه تا سه شب من سر ای حرفا توپم پر بود پیامم میداد باز مثل سگ میگرفتمش

هستین؟

تا اینکه گفت خدای جای حق نشسته و آره حرفات درسته ما به درد هم نمی‌خوریم تفاهم نداریم..تو الان اینجوری باهام حرف میزنی دوروز دیگه خدا بخیر کنه!! می‌گفت من از وقتی با توعم مگه بهت خیانت کردم یا با کسی بودم !

بعد چن روز من تازه به خودم اومدم که چیکار کردم و چقدر بد حرف زدم باهاش 

الان میگه جدایی به نفع هردومونه باید جدا شیم من هربار حرفای اون شبارو میخونم بیشتر مصمم میشم که ب درد هم نمی‌خوریم.

 من اون موقع عصبی بودم و این فکرای بیخود که شاید هنوز دلش با اکسشه شاید بخاد بعد ازدواج هم یاد گذشته هاش بیفته و هزار تا افکاری منفی دیگههه

الان هر چی میگم عصبی بودم ناخواسته اونجوری واکنش نشون دادم و اشتباه کردم کوتاه نمیاد 

میترسه از اخلاق سگم

ولی بش گفتم که مراعاتشو میکنم ازین به بعد چون می‌دونم اشتباه کردم 

بگین چیکار کنم چون دوسش دارم و هم اینکه نمیخام از دستم آزرده خاطر باشه سر یه واکنش هیجانی من🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️

می‌دونم ولی در حالت عادی عصبی نیستم وقتی همچین چیزای میشه کنترلمو از دست میدم انگاری😑

الان چجوری درستش کنمم

میگم یهو حالم بد شد اصلا حالیم نبود دارم چی میگم بهش 🤦🏻‍♀️

نه ولی من میخواستم منو ب خونوادش معرفی کنه که نکرده بود

مثلا دوس دختر قبلیشو خونوادش میدونستن منو مخفی میکرد

همه اینا باعث شد من بد واکنش نشون بدم 

گفتم بهش که متوجه اشتباهم شدم و تکرار نمیشه معذرت خواهیم کردم

میگه چ فایده الان دیگه همه چیو خراب کردی😑