چند وقته حس میکنم دیگه وقتی ندارم روی زمین.
وجود بچم سختش میکنه
افسردگی دارم و هر ثانیه حسش میکنم
نه ولی از مرگ نمی ترسم
نه ولی حس ششمم قویه
مرگ یکی از قامیلامون رو قبلا پیش بینی کرده بودم ( نه در اون حد که بگم من مدیومم و فلان ) ولی به مرگش فکر کرده بودم تا اینکه دو ماه پیش فوت کرد
من بار ها برا زندگیم برنامه طولانی مدت میریزم درحالی که غافل از اینکه ممکنه فردایی نباشه
من میدونم یا تو 27 سالگی یا تو 40 سالگی میمیرم
مطمعنم
نه
مرگ حقه سراغ همه هم میاد دیر و زود داره ولی قطعا میاد
نمیدونم چرا با این حال سعی نمیکنیم از زندگی لذت ببریم با کم و بیشمون بسازیم و لحظات رو از دست ندیم
وقعا درکش سخته که چرا وقتی همه مرگ رو قبول کردند ولی از زندگیاشون لذت نمیبرن و سعی میکنن به خاطر اندکی پول بیشتر زندگی رو به خودشون سخت کنن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
