یا خدا
چقدر عجیب فکر میکنید
دور از جون زندگیتون یه بنده خدایی خیلی وسواس اینجوری داشت
انقدر بعد از هر رابطه ملحفه و پتو و میشست که دیگه براش خود رابطه سخت سخت شده بود
تازگی فهمیده شوهرش بهش خیانت میکنه اونم چه جور( البته کار کثیف شوهرش هیچ توجیحی نداره از نظر من و هیچ حقی بهش نمیدم) فکر کن تو ماشین و هر جایی که میتونسته بعدش میومده تو خونه حمام میکرده و لباساش رو میریخته تو ماشین
خانمش که فهمیده بود بیشتر از خیانت حالش از این بد بود که لباسهای کثیفش رو ریخته تو ماشین لباسشویی یا بعد از خیانت رفته تو حمامی که من ازش استفاده میکنم
آقاهه هم اصلا پشیمون نبود از کارش
میگفت من همسرم رو دوست دارم ولی دوست ندارم باهاش رابطه داشته باشم چون همش باید مراقب باشم که همه چی تمیز بمونه یا اگه کثیف بشه یه خونه تکونی میفته گردنمون😂