من تقریبا یکساله پیش به همسرم شک‌کردم که بهم داره خیانت میکنه ، تا اینکه چند ماه پیش تونستم بهش اثبات کنم فهمیدم خیانتش ،چون قبلا هرچی میگفتم انکار میکرد مدرکی نداشتم،خلاصه ازم معذرت خواست قول داد دیگه تکرار نکنه و اهل زندگی بشه،خیلی ابراز شرمندگی کرد و گفت که اون مدت خواب بوده و حالا انگار بیدار شده و تازه منو پیدا کرده واین حرفا که مدام تکرار میکنه،اخلاقش خیلی خوب شده بهم ابراز احساسات میکنه و توجهش بهم بیشتر شده...این وسط من خیلی تلاش کردم که بتونم دوباره بهش اعتماد کنم ولی خیلی سخته میشه گفت نمیتونم همش باخودم دستو پنجه نرم میکنم ،یه جورایی از چشمم افتاده دیگه ولی بخاطر بچه هام تصمیم گرفتم بمونم و دوباره ازنو باهاش شروع کنم..گاهی که از خونه بیرونه همش فکر میکنم داره باز خیانت میکنه یا گوشیش چک میکنم کوچک ترین شماره ناشناس که میبینم هزار جور فکر منفی میاد توسرم، یه حسی بهم میگه تو ساده هستی داره بهت دروغ میگه...نمی‌دونم چکار کنم اصلا نمی‌دونم چرا اومدم اینجا اینارو بگم ...شاید یکم آروم بشم
فقط و فقط راهش اینه چک نکنی
دو تا تاپیک درباره خیانت دارم بخون
خیانت جنسی بود
باید تاوام بده که هم تو اروم شی هم خودش
خونه ماشین ملک هر کدومو داره تضمین بنامت بزنه
الان همچین میریزنت بهم که یه دعوای اساسی با شوهرت راه میندازی قفل کن تاپیکو
جواب خط آخرتون:چون خیانت توجیهه نداره وقلب متاسفانه آروم نمیشه
نهایت اینه مچش رو میگیری و تو روت می آیینه میگه همین که هست بفرما طلاق بگیر
اگه بچه داری و طلاق نمیخای خیلی کنکاش نکن ولی اکه مصمم به طلاقی برو پی کنکاش
بی خبری خوش خبری من که اصلا کنکاش نمیکنم
خوب خودتون میدونید که این حرفا الکی هست وبازم کرده و میکنه واین چیزا رو هم میگه خوب شده که نرم بشی
ولی چاره نداری بچه داری به آینده بچه هات فکر کن مادر هستی
سرت به خودت و بچه ها گرم باشه چون میگی به خاطربچه ها جدا نشدی هر قدر دنبال این چیزا کنکاش کنی آخرش یه گندی رو میشه من هیچ وقت کنکاش نمیکنم
ازش بخواه اعتمادتو جلب کنه هرطور شده
همسرت عوض شده و معذرت خواهی کرده، شما هم بزرگی کن و ببخش و بهش اقتدار بده،تا یه زندگی خوب بسازید
نگران نباش این حس طبیعیه فقط با نزدیک شدن به خدا میتونی حالتو خوب کنی نماز بخون و با خدا حرف بزن بگو خدایا من بخاطر تو شوهرمو از ته دلم میبخشم ولی از تو میخوام برام جبران کنی و من با تو معامله کردم، می بینی که آرامش پیدا میکنی و خدا کمکت میکنه.
عزیزم بنظرم این فکرای منفی رو سعی کن دور بریزید حالا که بهش فرصت دادی بهتره بهش اعتماد کنی ، با فکر و خیال خودتو رو‌نابود میکنی فرصت در لحظه زندگی کردن روهم از خودت میگیری
دیگه وقتی پشیمون شده دلتو بسپر به خدا، بذار خودش آرومت کنه. تا فکر منفی میاد تو سرت، برو سراغ یه کاری که حواستو پرت کنه، کار خونه، آهنگ، غذا پختن، هرچیزی که فکر میکنی ذهنتو مشغول میکنه به خودش
عزیزم اگ تصمیمت زندگی هست دیگه نباید به اینا فکر کنی دایم به خودت یاداوری کنی که اشتباه کرده الان پشیمونه و... هرچی بیشتر زوم کنی حال زندکیت بدتر میشه
