توی این ده سالی ک با شوهرم زندگی کردم هیچوقت بهش توهین نکرده بودم.هبچوقت بی احترامی نکردم.دعوا میکردیم اما کلمات بد یا فحش یا اهانت هرگز توی حرفام نبود.فقط حرف میزدم.اما اون نه...همیشه به خانوادم ب خاهر برادرم توهین میکرد ب مامانم توهین میکرد.من فقط اشک میریختم و جواب نمیدادم.باابنکه خاهراش هزاران کار کردن ک زندگیمونو خراب کنن حتی یکبار هم ب خاهراش حرف بد نزدم.اما امشب ک توی دعوا پشت سر داداشم توهین کرد و فحش داد یه دفعه داغ شدم.ازین سوختم که همیشه داداشم و خاهرام میگن اول شوهرت بعد ما.میگن اون مهمه هوای اونو داشته باش.ازین ک داداشم همیشه سوییچو میده ب شوهرم میگه ماشین خودته .ازین ک همیشه ازش خوب میگن.یه دفعه داغ کردم و مثل خودش هرچی از دهنم درومد بهش گفتم.هرچی ک شنیده بودم تاحالا رو جواب دادم.باورش نمیشد میگفت اینا رو خاهرت یادت داده؟گفتم نه.تو یادم دادی ازتو یاد گرفتم خسته شدم از بس احترام کذاشتم ولی ازت بیاحترامی دیدم.ولی میترسم انگار پشیمون شدم.اخه من اصن اهل بددهنی نیستم.همیشه میشنیدم ولی خودم ب زبون نمیاوردم.ازخودم بدم میاد😭