خانواده شوهرم را دعوتشون کردیم که با هم بریم باغ پدر شوهرم .من از ساعت ۷ وسایل و غذا را آماده کرده بودم و منتظرشوهرم که بیدارشد با حوصله صبحانه خورد و کارای دیگه و ماشینشو شست .تقصیرشوهرم شد با اینکه خیلی از دست شوهرم حرص خوردم که زودتر برسیم ساعت ۱۲ رسیدیم باغ که دیدم پدر شو هرم با مادر شوهرم اونجان ولی بقه مهمونا بعد ما اومدن . که پدر شوهرم تو جمع به شوهرم گفت البته به ترکی گفت با حالت عصبانی که چرا دیر اومدید باید بزنی تو سر زنت برداری زود بیای .
من اینقدر ناراحت شدم و با اینکه بهش گفتم من باید بزنم تو سررضا چون از ساعت ۷ آماده بودم . ازش خیلی دلخورم .انگار یه کینه ای تو دلممه دوست دارم تلافی کنم