پیش خودت نشستی حساب کتاب کردی گفتی من نباشم دو روز سه روز نه ده ماه بعد فراموش میکنه میره پی زندگیش دیگه، اره؟
خیلی خوش خیالی !
تو یه تیکه سنگ کف کفشم نبودی که بگم عیبی نداره اذیتم میکنه برسم خونه درمیارم میندازمش بیرون
یا چه میدونم رسید دستگاه خودپرداز نبودی که فراموشت کنم ته مهای کیف پولم که
یا جزوه های فیزیک دبیرستان نبودی که لا به لای ات و اشغالای اتاقم بُر بخوری و بندازمت دور ککم هم نگزه…!!
تو برای من تو بودی!
باشه بامرام من همه چیزتو بخشیدم
حتی اون(مواظب خودت باش) های الکیت رو!
اما نمیبخشم تویی رو که تو رو از من گرفته..
تو همون یه تیکه از پازل زندگیم بودی که وقتی گمت کردم دیگه نتونستم زندگیمو درست کنم…
اتاق_۶۱۷#